گفت و گوی جام جم با آهنگساز سریال نیکان

هنرم را بخشی از سریال می دانم، نه مستقل 

حبیب خزایی فر آهنگسازی است که تا کنون بالغ بر 1200 قطعه موسیقی ساخته و عمده شهرت او به ساخت موسیقی فیلم و سریال برمی گردد. فیلم های سینمایی مرد بازنده، لاتاری، جایی برای فرشته ها نیست، درخت گردو، ایستاده در غبار، مدیترانه، ماجرای نیمروز، دیدن این فیلم جرم است، دو ماه شمسی، ترمینال غرب، حبیب آقا، سریال های ممنوعه 1، ممنوعه 2،  زخم کاری و... عنوان آثاری هستند که خزایی فر برای آنها آهنگسازی  و در کارنامه خود ثبت کرده است. او برای سریال نیکان هم که از شبکه سه سیما پخش شد آهنگسازی کرده است. سریال نیکان که توانست نظر بسیاری از بینندگان را به خود جلب کند، موسیقی خاصی دارد که از بطن داستان آن شکل گرفته است و سعی کرده فصای دراماتیک و اجتماعی و ملودرام داستان را حفظ کند. از زیر و زبر آهنگسازی و همکاری حبیب خزایی فر با این پروژه در گفت و گو با او پرسیده ایم.
حبیب خزایی فر آهنگسازی است که تا کنون بالغ بر 1200 قطعه موسیقی ساخته و عمده شهرت او به ساخت موسیقی فیلم و سریال برمی گردد. فیلم های سینمایی مرد بازنده، لاتاری، جایی برای فرشته ها نیست، درخت گردو، ایستاده در غبار، مدیترانه، ماجرای نیمروز، دیدن این فیلم جرم است، دو ماه شمسی، ترمینال غرب، حبیب آقا، سریال های ممنوعه 1، ممنوعه 2،  زخم کاری و... عنوان آثاری هستند که خزایی فر برای آنها آهنگسازی  و در کارنامه خود ثبت کرده است. او برای سریال نیکان هم که از شبکه سه سیما پخش شد آهنگسازی کرده است. سریال نیکان که توانست نظر بسیاری از بینندگان را به خود جلب کند، موسیقی خاصی دارد که از بطن داستان آن شکل گرفته است و سعی کرده فصای دراماتیک و اجتماعی و ملودرام داستان را حفظ کند. از زیر و زبر آهنگسازی و همکاری حبیب خزایی فر با این پروژه در گفت و گو با او پرسیده ایم.
کد خبر: ۱۴۱۶۵۲۶
نویسنده لی لا رضایی / گروه رسانه
ساخت موسیقی برای مجموعه ای با محتوای ملودرام و فضای اجتماعی نیازمند نگاهی زیرکانه از سوی آهنگساز است. چگونه چنین مقوله ای طی شد؟
حسی که تصاویر به من می دهند، موجبات ساخته شدن یک آهنگ را فراهم می کنند. من به کمک این تصاویر می توانم احساسی که از آنها گرفته ام را به موسیقی تبدیل کنم و نهایتا مجموعه ای تولید شود که بتواند بر روی مخاطب تاثیرگزار باشد. در این میان سلیقه کارگردان نیر بی تاثیر نبوده و نیست. سلیقه ای که مثلا به شما می گوید چه نوع موسیقی برای این داستان و این تصاویر نیاز است. حتی گاهی کارگردان می گوید از فلان موسیقی برای داستان خوشش می آید و با توجه به آن من به آهنگسازی اقدام می کنم.
چنین موقعی درنظر گرفتن و پرداختن به این سلیقه موجب نمی شود شما به عنوان سازنده موسیقی، از استانداردها و ایده آل ها فاصله گرفته و نهایتا مخاطب را نادیده بگیرید؟
خوشبختانه در مورد من این قضیه صدق نمی کند. در طول کار، با توجه به نکاتی که گفتم و همین طور با توجه به ایده ها، رنگها، سرعت کات ها، موضوع اصلی سریال و ... به یک نقطه می رسم که تمامی اینها در آن نقطه لحاظ شده باشد. به اعقتاد من نویسنده و در قدم بعدی، کارگردان مهره ای است که پیشبرنده است. او می تواند در همه اجزا نظر بدهد اما این من به عنوان آهنگساز هستم که باید استانداردها و ایده آل هایی که گفتید را در نظر بگیرم و تا جایی که معقول است نظرات او را اعمال کنم. اینطور نمی شود که خودم و توانایی و دانشی که دارم را نادیده گرفته و فقط به خواسته های دیگران توجه کنم. که اگر اینطور بود اصلا کارگردان نیازی نمی دید بحث آهنگسازی را به یک آهنگساز واگذار کند.
یعنی به یک توافق و یک نقطه مشترک می رسید؟
بله دقیقا و بیشتر چنین چیزی توافقی است. من سعی می کنم با کارگردان توافق کنم البته تا جایی که با منطق آهنگسازی ام همگام و همسو باشد. چون نباید اختلاف نظر وجود داشته باشد و باید از هر دوطرف با نگاهی درست مواجه باشیم. بعید می دانم کارگردان نگاه درستی داشته باشد و من نپذیرم مگر اینکه نگاه و خواسته ای غیرمنطقی داشته باشد. در این صورت پافشاری می کنم که خوشبختانه در این سریال چنین اتفاقی نیفتاده است.
قطعا افت و خیزهای داستان در مجموعه بر فضای موسیقی بی تاثیر نبوده و نیست. به این موضع چه رویکردی داشته اید؟
هر داستانی از یک فیلم یا سریال برگرفته از واقعیت های زندگی ما آدمهاست و به همین دلیل افت و خیزهای فراوانی دارد. به عنوان یک آهنگساز، موسیقی خود را با این افت و خیزها همراه کرده ام و هر چا که لازم بوده، این اتفاق افتاده است. من با توجه به همان افت و خیزها موسیقی را می سازم . هنگام ساخت موسیقی چنین مقوله ای دور از ذهن نیست و منطقی ترین کاری که می توان کرد، همین همراه بودن با متن داستان و شخصیت ها و .... است. سعی نمی کنم کار خودم را به تنهایی انجام بدهم بلکه بیشتر خودم را در دل کلیت مجموعه جا می دهم و بخشی از آن می شوم.
با توجه به شخصیت اصلی قصه که دختری نوجوان است شاید این گروه سنی هم از مخاطبان اصلی سریال باشند. برای این طیف چه برنامه ای داشته اید؟
مخاطبان این سریال مانند اغلب سریالهایی که از تلویزیون پخش می شوند، همه طیف های جامعه ، اعم از پیر و جوان و کودک و ... هستند. ما نمی توانیم اینها را رصد کنیم. پس بر اساس داستان سریال، آهنگسازی کردم تا همه بتوانند با دیدن داستان و شنیدن موسیقی آن لذت ببرند.
فضای ملودرام چه سبک و سیاق از موسیقی را می طلبد؟
فرمولی وجود ندارد که بگوییم مثلا باید موسیقی ملودرام بر این اساس ساخته شود. در بیشتر مواقع، زمانی که برای ساخت فیلمی، به آهنگساز سفارش کار داده می‌شود، او فیلمنامه را می‌خواند. من نیز از این قاعده مثتثنی نیستم و موسیقی ام بر اساس فیلم پیش می رود. اینطور هم نیست که بگوییم داستان ملودرام است و موسیقی مثلا ژانر وحشت داشته باشد، همه چیز باید در یک راستا پیش بروند. چگونگی فضای کار و همانطور که گفتم ، خواسته کارگردان و سلیقه شخص آهنگساز در این امر دخیل است. اصلا گاهی پیش آمده که برای فضاهای ملودرام فیلم، از موسیقی استفاده ای نشده است. موسیقی فیلم، کاری تخصصی است، کسانی که در این زمینه تخصص دارند، می دانند که این صنف با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند اما کمتر پیش آمده در موسیقی بی کلام که عمدتا در فیلمها استفاده می شود، سانسور اتفاق بیفتد. کمااینکه یک آهنگساز حرفه ای فیلم با اشرافی که به پیرامون خود دارد، می داند که چه نوع موسیقی ای باید بسازد که از حواشی به دور باشد. می توان به واسطه موسیقی فیلم را سانسور کرد ولی کلا در موسیقی فیلم این اتفاق خیلی نادر است و من تا کنون با آن مواجه نشده ام.
چطور در موسیقی با ذهن داستان پرداز و روایت همسو می‌شوید؟
من قبل از آهنگسازی ، کاملا با شخصیتها و داستان فیلم آشنا می شوم و از جزییات فضایی که داستان در آن اتفاق می افتد، مطلع هستم. شاید چنین رویکردی موجب نزدیکی موسیقی با ذهنیت نویسنده باشد. چون همانگونه که گفتم، من در راستای داستان و فیلم و کلیت مجموعه پیش می روم و خود و هنرم را بخشی از این کلیت می دانم، نه مستقل و جدا از آن!
مرز میان موسیقی با آنچه به آن موسیقی فیلم می گویند در این سریال رعایت شده است؟
مهم ترین و عمده ترین تفاوتش، نبود ترانه و کلام و شعر در موسیقی فیلم و سریال است. شما برای آهنگسازی قطعه ای که کلام دارد، روی کلام آن متمرکز می شوید اما برای فیلم و سریال باید روی مخاطبی متمرکز شوید که اصلا موسیقی در طول فیلم به چشمش نیاید. این موسیقی به هرچه بهتر شدن فیلم و سریال کمک می کند. به عبارتی می توان گفت این موسیقی برای همان فیلم و داستان بدون تفکر اضافه است در صورتی که در موسیقی با کلام، آن موسیقی برای همان موضوع ساخته و پرداخته می شود و هدفش همان کلام است و بس. باید به ایجاد تصویر سازی کمک کند نه اینکه تصویرها را پررنگ تر کند.
دوری از کلیشه های آهنگسازی چگونه به کمک این مجموعه آمد ؟
وقتی به یک فیلم به صورت مستقل نگاه کنیم، می توان برای آن موسیقی مستقل نیز ساخت. اینکه در اغلب موسیقی فیلمها یک نوع موسیقی تکراری با یک ضرب و تمپوی از پیش تعیین شده برخورد کنیم، اثری ماندگار و شنیدنی را منجر نمی شود. در ساخت موسیقی این مجموعه نیز سعی بر این بوده، تا مانند موسیقی سریالهای دیگر نباشد و تقیلد و تاثیر و تاثری نبوده باشد و فقط خود مجموعه اعم از شخصیت ها و داستان و حتی لوکیشین و جغرافیای آن به کمک آهنگسازی آمده است.
در نهایت از مجموعه موسیقی و داستان و تصاویر رضایت خاطر دارید؟
خوشبختانه از بازتاب این مجموعه و آنچه که تا اینجای کار دیده ام، رضایت دارم. چرا که این مخاطبان هستند که تصمیم می گیرند و نظر می دهند و وقتی من با استقبال و مواجهه خوب مردم روبرو شده ام، می توانم بفهمم میزان رضایتمندی آنها چقدر و به چه میزان بوده است. تا الان که بازتاب ها خوب بوده و با رضایت و استقبال مردم همراه بوده است. تا ببینیم بعد از این چه می شود.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها